زمانی که کودکان احساس بیماری روانی می کنند
زمانی که کودکان احساس بیماری روانی می کنند: وقتی یک کودک بیمار روانی است، می تواند خود را به طرق مختلف نشان دهد. به عنوان مثال، کودک ممکن است عصبانی باشد، تحریک شده باشد، به سختی بخوابد یا درد معده یا سر درد داشته باشد. برای کودک مهم است که بزرگسالانی باشند که گوش کنند و حمایت کنند. گاهی اوقات به حمایت و کمک مراقبت نیز نیاز است. مجله خبری ضدایکس
نشانه هایی که نشان می دهد کودک بیمار روانی است
هنگامی که کودکان احساس بیماری روانی می کنند، می توان آن را از چند طریق احساس کرد.
به عنوان مثال، کودک ممکن است یک یا چند مورد از این مشکلات را داشته باشد:
- عصبانی و آزرده خاطر باشد
- غمگین و نگران باشید
- در خوابیدن مشکل دارد، خیلی کم می خوابد یا زیاد می خوابد
- اشتهای متفاوتی دارند
- در تمرکز مشکل دارند.
- درد معده، سردرد و یا احساس بیماری.
از راه های دیگر می توان آن را احساس کرد
همچنین ممکن است کودک بخواهد از پیش دبستانی یا مدرسه در خانه بماند و شروع به جدا شدن از دوستان یا بزرگسالانی کند که نزدیک او هستند. ممکن است کودک مایل به انجام کارهایی نباشد که قبلا از انجام آنها لذت می برد.
نشانه های دیگر ممکن است این باشد که او به بهداشت خود اهمیت نمی دهد، مثلاً دیگر دندان هایش را نمی شویید یا مسواک نمی زند.
بسیاری از کودکان زمان زیادی را به صورت آنلاین، در شبکه های اجتماعی یا بازی های رایانه ای مختلف می گذرانند. اگر فرزند شما میخواهد این کار را انجام دهد و شروع به جدا کردن خود از سایر کارهایی که قبلا انجام میداد کرد، ممکن است به این دلیل باشد که او احساس خوبی ندارد.
معمولاً کودکان احساس مشکل می کنند
کودکی که بیمار روانی است می تواند به طور متناوب بین مطالبات زیاد از محیط و اینکه اصلاً احساس شایستگی توجه دیگران را نداشته باشد.
معمولاً کودک احساس می کند برای دیگران مشکل دارد. به عنوان مثال، این می تواند احساس گناه باشد که خانواده تحت تأثیر قرار گرفته است.
خودمان چه کنیم؟
راه های مختلفی برای نشان دادن اینکه در کنار کودک هستید وجود دارد:
- نشان دهید که علاقه مند هستید و وقت بگذارید. مهمترین چیز این است که نشان دهید که می خواهید گوش دهید.
- بگذارید کودک با سرعت خودش و به قول خودش بگوید.
- وقتی کودک نمی خواهد حرف بزند احترام بگذارید.
- آنچه کودک به شما می گوید را جدی بگیرید، شوخی نکنید و آن را بی اهمیت جلوه ندهید. نشان دهید که به تجربیات او احترام می گذارید.
- کودک را به خاطر کاری که انجام داده یا احساس کرده سرزنش یا متهم نکنید.
- سعی کنید حتی اگر کودک عصبانی می شود آرام باشید.
نشان دهید و بگویید که دریافت حمایت و کمک اشکالی ندارد
جرات کنید با کودک در مورد احساس بد صحبت کنید. در مورد اینکه چگونه می توانید احساس بدی داشته باشید، این که این یک امر رایج است و مثلاً نباید از آن خجالت بکشید صحبت کنید.
اگر فرزند شما خیلی آنلاین است یا بازی های رایانه ای زیادی انجام می دهد
وب، رسانه های اجتماعی و بازی های رایانه ای مختلف می توانند راهی برای فرار از چیزهایی باشند که احساس سختی می کنند. چیزهایی که به صورت آنلاین یا در بازی ها اتفاق می افتد نیز می تواند دلیلی برای عدم احساس خوب کودک باشد. این می تواند در مورد خشونت به اشکال مختلف و آزار کودکان دیگر باشد.
مدرسه نقش مهمی برای کودک دارد
مدرسه باید فورا بداند که آیا مشکلات به دلیل چیزی در مدرسه است یا خیر. به عنوان مثال، در مورد قلدری، مدرسه باید فوراً مطابق با برنامه خود در برابر تبعیض و رفتار توهین آمیز اقدام کند.
مشکلات دیگری که ممکن است مربوط به مدرسه باشد، برای مثال، این است که کودک برای گرفتن نمرات بالا احساس استرس و فشار می کند یا اینکه به حمایت یا چالش خاصی نیاز دارد اما آن را دریافت نمی کند.
برای ادامه رفتن به مدرسه
مهم است که کودک تا آنجا که ممکن است به مدرسه رفتن ادامه دهد. گاهی اوقات ممکن است کودک برای مدتی نیاز به حمایت در مدرسه داشته باشد. کودکانی که در خانه می مانند در خطر از دست دادن ارتباط با دوستان و بزرگسالان مهم خارج از خانواده هستند. عقب ماندن در مدرسه می تواند رفتن دوباره به آنجا را سخت تر کند.
سعی کن مثل همیشه زندگی کنی
خوب است که زندگی خانواده به طور کلی بدون تغییر اساسی ادامه یابد. پایبندی به روالهای روزمره باعث میشود همه راحتتر با آنچه که طبق معمول نیست کنار بیایند.
برای کودکی که احساس بیماری روانی می کند، روال های روزمره بسیار مهم است. برای مثال، میتواند تلاش برای حفظ روالهای یکسان برای مکان، نحوه و زمان غذا خوردن، دراز کشیدن، دوش گرفتن و مسواک زدن کودک باشد.
خوب است که خوب غذا بخورید ، بخوابید و ورزش کنید. همچنین ملاقات با دوستان و رفتن به مدرسه خوب است.
به کودک بگویید که قصد کمک گرفتن دارید
خوب است به شما بگویم که برایتان مهم است و می دانید که کمکی در دسترس است. هر چه کودک بزرگتر باشد، گفتن اینکه به دنبال کمک هستید، می تواند مهمتر باشد تا آنها بتوانند در این کار مشارکت کنند.
وقتی کودک برای کمک با کسی ملاقات می کند
در اولین ملاقات، کودک برای مثال با یک پزشک، روانشناس، مشاور یا پرستار ملاقات می کند. کودک می تواند احساس و احساس خود را توصیف کند.
شخصی که ملاقات می کنید ممکن است بخواهد مدتی خودتان با کودک صحبت کنید. این به این دلیل است که کودک این فرصت را داشته باشد که کاملاً آزادانه بدون نگرانی در مورد احساس یا واکنش شما صحبت کند.
گاهی اوقات کودک برای بیماری های دیگر معاینه می شود
از آنجایی که برخی از بیماری های جسمی می توانند علائمی مشابه بیماری روانی ایجاد کنند، مهم است که چنین بیماری هایی رد شوند. این گاهی اوقات توسط معاینه کودک توسط پزشک انجام می شود، به عنوان مثال در معاینه بدن و با اجازه به کودک برای ارائه نمونه خون.
درمان و حمایت
فرق می کند که کودک یا شما به عنوان یک خانواده به چه کمکی نیاز دارید. درمان اغلب شامل گفتگو است. گاهی اوقات تماس های پشتیبانی ساده تر ممکن است کافی باشد.
کودکان باید فرصت مشارکت داشته باشند
هیچ محدودیت سنی برای زمانی که کودک می تواند بر مراقبت از او تأثیر بگذارد وجود ندارد. توانایی کودک در مشارکت با بلوغ او مرتبط است. هر چه کودک بزرگتر باشد، مشارکت او برای او اهمیت بیشتری دارد.
رضایت مهم است
هنگامی که اطلاعاتی در مورد گزینهها و فرصتهایی برای مراقبت دریافت کردید، میتوانید رضایت دهید. این به این معنی است که شما به مراقبت بله می گویید. این امر در مورد کسانی که به سن قانونی نرسیده اند نیز صدق می کند.
به پیش دبستانی یا مدرسه بگویید
بگذارید کودک درگیر شود و تصمیم بگیرید که کارکنان پیش دبستانی یا مدرسه چقدر باید بدانند. باید به کودکان بزرگتر اجازه داده شود تا بیشتر از کوچکترها بپیوندند.
تقاضاهای زیاد در مدرسه نیست
اگر کودک مدتی است که از مدرسه به خانه رفته است، خوب است کارکنان دلیل آن را بدانند تا در هنگام بازگشت، تقاضاها خیلی زیاد نشود. برای مثال میتوانید در مورد عدم انجام تکالیف با مدرسه صحبت کنید و در صورت لزوم منتظر آزمون باشید.
تمام خانواده تحت تأثیر قرار می گیرند
همه کسانی که با هم زندگی می کنند یا به هم نزدیک هستند، روی یکدیگر تأثیر می گذارند. بنابراین، زمانی که کودک احساس ناخوشی می کند، احساس ناخوشایندی برای دیگران در خانواده رایج است.
درک کودک ممکن است دشوار باشد
گاهی اوقات درک اینکه کودک چه میکند و چه میگوید، و کنترل کردن کودک بدون عصبانیت یا استرس دشوار است. سپس گفتن یا انجام کارهایی که ممکن است بعد از آن پشیمان شوید آسان است.
با احساس خود صادق باشید
این طبیعی و انسانی است که هنگام ناخوشی کودک احساس اضطراب یا غمگینی کنید. با گفتن احساس خود، به فرزندتان و هر خواهر و برادری نشان می دهید که اشکالی ندارد که احساسات مختلف را احساس کنید، نشان دهید و در مورد آن صحبت کنید.
مراقب خودت باش
تا آنجا که ممکن است طبق معمول زندگی کنید، مثلاً کار کنید و سرگرمی داشته باشید. خوب است که با دیگران ملاقات کنید و برای مدتی روی چیزهای دیگر تمرکز کنید. با افراد ملاقات کنید و کارهایی انجام دهید که احساس خوبی به شما می دهد. برای قوی بودن لازم است.
خواهر و برادر کودکانی که بیماری روانی دارند
خواهر و برادرهای کودکانی که احساس بدی دارند در معرض خطر افتادن در پس زمینه هستند، به خصوص در دوره هایی که استرس زیادی وجود دارد. سپس کافی بودن آن می تواند بسیار دشوار باشد.
کارها را با هم انجام دهید
خواهر و برادر باید فعالیت های خود را داشته باشند. به عنوان مثال، اگر فرزندان بیشتری دارید، والدین دیگر یا بزرگسال دیگری می توانند کاری با خواهر و برادر یا خواهر و برادرشان انجام دهند. همچنین انجام کاری با تمام اعضای خانواده می تواند احساس خوبی داشته باشد. شاید کار جالبی وجود داشته باشد که قبلا با هم انجام داده اید. یا شاید می خواهید چیز جدیدی را امتحان کنید.
حمایت و کمک به بستگان
برای مثال، میتوانید از طریق صحبت با یک دوست نزدیک، کمک گرفتن در یک گروه پشتیبانی یا کمک گرفتن از کسی که با این موضوع کار میکند، حمایت دریافت کنید.
اگر قدرت نشان دادن مراقبت و تعهد به فرزند یا فرزندان خود را ندارید، بسیار مهم است که به دنبال حمایت باشید. به عنوان مثال، این ممکن است اگر خودتان شروع به احساس افسردگی یا اضطراب کنید، یا اگر بسیار خسته هستید و در خطر فرسودگی هستید.